Monday, December 6, 2010

شخصيت فروشي براي شارژ تلفن همراه

 هزار تومن شارژ ميگيرم، وب سكسي ميدم

ندا آقا سلطان، سهراب اعرابي، اشكان سهرابي، كيانوش آسا، ترانه موسوي، محمد كامراني، مهدي كرمي، مصفي غنيان، اميرارشد تاج مير، بهمن جنابي، مسعود هاشم زاده و ... خيلي هاي ديگر كه وقتي اسمشان را مي شنوم يا مي بينم عذاب وجداني ناشي از زنده بودن به سراغم مي آيد. خيلي وقت است كه هركاري كه ميكنم قبلش كلي فكر مي كنم كه مبادا كاري كنم تن و جسم شريف اينان در گور بلرزد. تازه اگر قهرمانان دلاور  ديگري را كه در سياهچاله هاي نظام به سر مي برند و در اوين و كهريزك و رجايي شهر و كانكسهاي نيروي انتظاميِ «حافظ جان و مال و ناموس مردم» مورد تجاوز قرار گرفتند و شكنجه شدند و به بدترين شكل ممكن جنازه شان را تحويل خانواده شان دادند به ياد بياوريم كه كارمان واويلاست. با تمام اين اوصاف حس هموطن بودن با اين قهرمانان جرئتي به من مي بخشد كه رنج زنده بودن را تحمل كنم
ملت ما نياز به تغيير دارد و اين تغيير اولين ابزارش همين جواناني هستند كه ميانگين سنيشان به سختي از 25 سال رد مي شود اما جسارت و شجاعتشان هزاران سال از تاريخ اين سرزمين به يغما رفته را بازگو مي كند
اما بايد باور داشت كه ملتي مي تواند و توانايي ايجاد تغيير را دارد كه از سلامت اخلاقي و اجتماعي برخوردار باشد. چرا كه ملت بيمار توان تغيير ندارد و به مرور تحت سلطه كامل آن بيماري قرار خواهد گرفت. تاريخ گواه اين واقعه است و افسانه هاي بسياري در مورد  ملتهايي كه در گذشته در اوج و شكوه به سر برده و حالا نيست و نابود شده اند در كتب تاريخي و مذهبي به وفور نقل شده است
اما سرزميني كه زماني از آن به سرزمين اهورايي ياد مي شد در حال سقوط است. سقوط به دره هاي سياه بي اخلاقي و فساد ناشي از سربرآوردن عقده هاي جنسي جواناني كه ميبايست ابزار ايجاد تغيير و پيشرفت باشند
اينروزها اگر چرخي كوتاه در فضاي چت روم هاي ياهو بزنيد به اين واقعيت تلخ بيشتر پي خواهيد برد. دختران و پسراني كه مي بايست لحظه لحظه شان را در فكر تغيير و براي رهايي و آزادي سرزمينشان سپري كنند لاي چت رومهاي ياهو به علافي و گدايي شارژ هزار تومني و دوهزارتومني تلفن همراه مشغول بوده و هر نوع شكلكي براي اين كار از خود در مي آورند
يكي وبش را روشن مي كند و با سينه هايش ور ميرود و دست به هرجايش مي زند تا شايد عقده هاي سركوب شده ديگري را تحريك كند و هزارتومن شارژ يعني معادل كمتر از 10 دقيقه مكالمه كاسب شود
ديگري پشت به وبكم مي ايستد و هرچه دم دستش است در ماتحتش فرو  ميكند، قر مي دهد و قر مي دهد و اينگونه خود را خالي ميكند
ديگري التماس مي كند و ضجه ميزند، قسم ميخورد و زنده و مرده هايش را به هم ميريزد و تمام امواتش را رديف مي كند كه شارژ ميدهم وب ميگيرم و خلاصه اين داستان ادامه دارد
يعني واقعا ملت ما آنقدر بدبخت شده كه جوانانش براي شارژ تلفن همراهشان خودفروشي ميكنند؟ يعني قيمت شرف و شخصيت ما آنقدر پايين و كم بهاست؟
راستي به كجا ميرويم؟ ما را به كجا سوق داده اند؟ آنان براي چه كشته شده اند وما براي چه زنده ايم؟

1 comment:

  1. دوست عزيزم. متن جالبي بود اما به نظرم دو نكته وجود دارد. يك اينكه جوانان ايران زمين همه دنبال شارژ و وب سكس نيستند. در هر جامعه اي عده اي قليل به انحرافات جنسي دچار هستند، كه ما آنها را پارافيليك مي شناسيم. اگرچه مي پذيرم كه در ايران به علت محدوديت و ساير موارد كه شما بهتر مي دانيد، مسائل و مشكلات جنسي كمي بيشتر است. اما پتانسيل جوانان ما بسيار زياد است و اين متن كمي اغراق آميز بود. دوم اينكه صرف اينكه كسي هم اهل وب سكس نباشد كافي نيست. نقطه اساسي اينجاست كه جوانان ايران اكنون به جاي ماندن، مبارزه و ساختن همه به دنبال فرار و مهاجرت هستند. بزرگترين مشكل امروز ما به نظر من وب سكس نيست، مردم نسبت به خاكشان بي اعتنا، بي انگيزه و بي تفاوت شدند.

    ReplyDelete